آب خجل است...
پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۴۷ ق.ظ
دسته گل های خدا تشنه و سقا بی آب
جگر آب، کباب است، کباب است، کباب
نفس سوختگان، سوخته در حنجره ها
رنگِ خورشید رخان گشته یکی با مهتاب
دل سقا شده آب و دل طفلان آتش
خجل از کودک شش ماهة خود گشته رباب
امشب ای اشک همه خون شو و از دیده بریز
زآن که بر تشنه لبان گریه صواب است صواب
نام آب آن که برد پاسخ او تیر بود
به علی اصغر بی شیر بگویید: بخواب
ماهیان روضة جانسوز عطش می خوانند
آب هم سوخته، دریا ز خجالت شده آب
تا بشویید کمی اشک خجالت ز رخش
همه بر صورت عباس بپاشید گلاب
ز چه خود را نرساندی به لب خشک حسین
نه مگر این که تو مهریة زهرایی آب ؟
مشک خشکیده، جگرها ز عطش تفتیده
پسر ام بنین! تشنه لبان را دریاب
"میثم" از سوز دل خسته دعا کن که حسین
ذاکر خود به حساب آوردت روز حساب
جگر آب، کباب است، کباب است، کباب
نفس سوختگان، سوخته در حنجره ها
رنگِ خورشید رخان گشته یکی با مهتاب
دل سقا شده آب و دل طفلان آتش
خجل از کودک شش ماهة خود گشته رباب
امشب ای اشک همه خون شو و از دیده بریز
زآن که بر تشنه لبان گریه صواب است صواب
نام آب آن که برد پاسخ او تیر بود
به علی اصغر بی شیر بگویید: بخواب
ماهیان روضة جانسوز عطش می خوانند
آب هم سوخته، دریا ز خجالت شده آب
تا بشویید کمی اشک خجالت ز رخش
همه بر صورت عباس بپاشید گلاب
ز چه خود را نرساندی به لب خشک حسین
نه مگر این که تو مهریة زهرایی آب ؟
مشک خشکیده، جگرها ز عطش تفتیده
پسر ام بنین! تشنه لبان را دریاب
"میثم" از سوز دل خسته دعا کن که حسین
ذاکر خود به حساب آوردت روز حساب
منبع:سایت مدایح
ارسال دیدگاه: